کد مطلب:152356 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:179

چند لقمه از غذای خیمه ی امام حسین
مرحوم نوری در دارالسلام این قضیه را نقل فرموده اند:

شیخ جعفر شوشتری همین امسال در نجف فرمود: چون از تحصیل علوم دینیه در نجف فارغ شدم و دوران نشر و تبلیغ و انذار فرارسید، به وطنم برگشتم و به وظیفه ی خود كه هدایت مردم با اختلاف مراتب آنها است، پرداختم و چون اطلاعات كافی از مواعظ و مصائب نداشتم، تفسیر صافی را با خود روی منبر می بردم و در ماه رمضان و روزهای جمعه آن را برای مردم می خواندم و در ایام عاشورا هم از روی روضة الشهدای ملا حسین كاشفی روضه می خواندم و نمی توانستم موعظه و مصیبت را از بربخوانم. [1] .


یك سال گذشت و دوباره ماه محرم نزدیك شد. شبی با خود گفتم: تا كی از روی كتاب بخوانم و از كتاب جدا نباشم؟ و در اندیشه ی بی نیازی از كتاب و خطبه خوانی و سخنرانی افتادم و به قدری درباره ی آن فكر كردم كه خسته شدم و خوابم برد!

در خواب دیدم كه در سرزمین كربلا هستم و آن زمانی بود كه خیمه های امام حسین علیه السلام را برپا كرده بودند و قشون دشمنان در برابرشان صف زده بودند، چنانكه در روایت آمده است.

من به خیمه ی امام حسین علیه السلام رسیدم و بر ایشان سلام كردم، ایشان مرا به خود نزدیك كردند و به حبیب بن مظاهر علیه السلام فرمودند: «فلانی - به من اشاره كردند - مهمان ما است، آب كه اصلا نداریم! آرد و روغن داریم، برخیز و با آنها خوراكی بساز و نزد او بیاور!».

حبیب ابن مظاهر علیه السلام برخاست و با آن غذایی درست كرد و سپس آن را با قاشقی نزد من نهاد و من چند لقمه از آن خوردم! سپس بیدار شدم و ناگاه به دقایق و اشاراتی در مصایب، و لطائفی در آثار ائمه اطهار علیهم السلام هدایت شدم كه كسی در آن نكته ها بر من پیشی نگرفته بود! و هر روز این قریحه در من زیادتر شد تا ماه روزه فرارسید و من در وعظ و بیان، به مقصود خود رسیدم.

مرحوم نوری می فرماید: مقام او در آنچه ذكر كرد به وصف نمی گنجد و او در این میدان، برتر از آن است كه شناخته شود. در این سال كه شیخ جعفر شوشتری به خاطر كثرت منكرات و ظلم در اهواز (كه نتوانست جلو آنها را بگیرد) به نجف كوچید، همه ی


فضلا به او روی آوردند و بزرگان علما از پرتو تحقیقاتش بهره بردند و در ماه رمضان و عاشورا و روز جمعه و پنجشنبه پای منبر او انجمنی می شد كه ملأ اعلی بر آن رشك می بردند!

وذلك فضل الله یؤتیه من یشاء. [2] .


[1] واي به حال كساني كه به خاطر كند ذهني يا به سبب تنبلي، به جاي اينكه مطالعه كنند و دين مأثور را براي مردم بگويند، يا از روي كتاب مصيبت بخوانند، تخيلات خود را براي مردم بيچاره و ايتام آل محمد عليهم السلام بيان مي كنند! اي كاش هر گوينده و مداحي از اين سرگذشت شگفت انگيز درس گيرد و بداند كه چون مرحوم شوشتري، دين را از آبروي خود محترمتر مي دانست! مورد توجه حضرات معصومين عليهم السلام واقع شد.

[2] ترجمه ي دارالسلام نوري ج 2، ص 296، - كرامات الحسينية ج 2، ص 43، به نقل از آيات بينات في حقيقة بعض المنامات نوشته ي علامه حاج شيخ محمد تقي شوشتري و ترجمه ي خصائص الحسينية ص 20.